روزها از پي هم مي گذرند و در اين ميان گويا اروپا قصد ندارد غير از حرف زدن و صدور بيانيه کار جديتري براي حفظ برجام انجام دهد.
عبدالحميد بياتي: فرصت براي حفظ برجام در حال ازدست رفتن است و کشورهاي اروپايي امضا کننده اين توافق بين المللي، حاضر نيستند براي حفظ اين توافق هزينه اي را در برابر آمريکا متحمل شوند.
کشورهاي اروپايي با اين بهانه که شرکت ها خصوصي و چند مليتي هستند و نمي توانند آنها را وادار به داد و ستد با ايران و يا سرمايه گذاري در ايران کنند، از عمل به تعهدات خود در خصوص برجام شانه خالي مي کنند.
اما آنگونه که شواهد نشان مي دهد اروپا مي تواند براي حفظ شرکت هاي خود از گزند تحريم هاي آمريکا به آنها تضمين حقوقي بدهد اما نمي خواهد با اين کار با آمريکا سرشاخ شود.
کشورهاي اروپايي مي توانند شرکت هاي خود را تشويق به سرمايه گذاري در برخي کشورها کنند، اما نمي توانند آنها را مجبور کنند. علاوه بر اين، با توجه به شرايط فعلي، دولت هاي اروپايي خودشان نيز در مورد کمک به ايران جدي نيستند.
«جاناتان تيرون» تحليلگر شبکه خبري بلومبرگ: اتحاديه اروپا هنوز هم فاقد يک راهبرد منسجم براي تبديل کردن لفاظيهاي خود در مورد آمريکا به سياستهاي قابل اجراستپروفسور «شيرين هانتر» استاد دانشگاه جورج تاون آمريکا، در اين رابطه مي گويد: «قوانين فعلي براي مقابله با تحريم هاي آمريکا چندان موثر نيستند. علاوه بر اين، مسئله واقعي اين است که اروپا نمي خواهد به خاطر ايران مقابل امريکا بايستد.
روابط اقتصادي بين ايالات متحده و اروپا بسيار گسترده و وسيع است و هيچ گونه سود معامله با ايران نمي تواند خسارت از دست دادن بازار ايالات متحده را براي اروپا جبران کند. به اعتقاد من، اروپا از موضوع ايران براي تضعيف و بي اعتبار ساختن ترامپ استفاده مي کند تا قدرت چانه زني خود را در مسائل مهم تر براي اروپا افزايش دهد. لذا از موضوع ايران به عنوان ابزاري براي مقابله با ترامپ استفاده مي کند.»
خودداري اروپا از عمل به تعهدات در خصوص برجام و ايران در حالي است که در سال ۱۹۹۶ نيز آمريکا سياست تحريمي خود را عليه کوبا برخلاف ميل و بدون همراهي اروپا وضع کرده بود. اروپا با وضع قانون، در برابر سياست آمريکا مقاومت کرد. اما آيا در حال حاضر نيز اروپا قادر هست مقابل آمريکا چنين مقاومتي داشته باشد؟
پروفسور شيرين هانتر در اين رابطه مي گويد: مسئله ايران پيچيده تر از کوبا است. زيرا مرتبط با ساير مسائل خاورميانه است. اروپا داراي روابط اقتصادي بسيار کمي با کوبا است. علاوه بر اين، امريکا نگران همکاري اروپا با کوبا نبود، ولي نگران گسترش روابط ايران و اروپا است. مسئله اصلي اين است که اروپا به خاطر ايران نمي خواهد منافع اقتصادي خود را در آمريکا به خطر بيندازد.
«کورنليوس ادباوهر» استاد دانشگاه برلين و محقق مؤسسه کارنگي نيز در اين رابطه مي گويد: رفتار اروپا با دو کشور در مورد تحريمها آن چنان که به نظر ميرسد «متناقض» نيست، با وجود اينکه «روابط بين اتحاديه اروپا با کوبا و ايران تفاوتهايي نيز دارد و دليل اصلي آن «وزن دو کشور» در معادلات پيچيده جهاني است.
به گفته اين استاد دانشگاه ايران از دو منظر «سياسي» و «اقتصادي» جايگاه مهمتر و ويژهتري از کوبا دارد. هم چنين برجام، توافق جامع هستهاي با ابتکار عمل اروپا بدست آمده است. «اهميت ايران به جز از منظر استراتژيکي و منطقهاي در برنامه هستهاي اين کشور نيز هست. توافق هستهاي يکي از مهمترين دستاوردهاي ديپلماتيک اروپا در قرن اخير است و به هيچ وجهي اروپا نسبت به آن کوتاه نخواهد آمد و به همين دليل هم سعي خود را براي حفظ آن تا امروز کرده است.»
اين استاد دانشگاه ميگويد طراحي ساز و کار ويژه مالي براي دور زدن تحريمهاي آمريکا با ابتکار عمل سه کشور مهم عضو اتحاديه بدست آمده است و هيچ گاه اروپا براي کوبا يا کشوري ديگر «اينستکس» را طراحي نکرده است.
ادباهر معتقد است خروج آمريکا از برجام با وجود پيش بينيهاي که ميشد برخلاف تمامي انتظارات بود. چرا که برجام سندي است بينالمللي و خروج آمريکا از اين توافق کاملاً غيرقابل انتظار بود. به همين دليل اروپا با گذشت زمان تلاش کرد جبران خروج آمريکا از توافق هستهاي را بکند اما اتحاديه در اين مورد اشتباه محاسباتي داشت. آنها از روز اول تهديدها و سخنان دونالد ترامپ را جدي تلقي نکردند.
از سويي ديگر به گفته «کورنليوس ادباوهر» اين موضوع تنها به عدم «تلاش اتحاديه اروپا در مقابله با تحريمها» ارتباط ندارد و بيشتر به تصميم «شرکتهاي بزرگ اروپايي که در اقتصاد جهاني حضوري فعال دارند» نيز برمي گردد.
به گفته کورنليوس ادباوهر «براي اروپا مقابله با تک روي هاي آمريکا» بسيار دشوار است چرا که اتحاديه اروپا همزمان مهمترين متحد اقتصادي و سياسي ايالات متحده محسوب ميشود. رابطه و وابستگي اقتصاد اروپا به آمريکا هيچ ارتباطي به ابرقدرتهاي ديگر جهاني از جمله چين و روسيه ندارد. به همين سبب اروپا نميتواند کاملاً با تصميمهاي دونالد ترامپ مقابله کند. يکي از دلايل مهمي هم که «اينستکس» آن چنان که بايد و شايد کاربردي نشده است همين است که در اين سازوکار ويژه مالي، تجارت و ارتباط اقتصادي با ابرقدرتي چون ايالات متحده از گردونه خارج شده است.
پروفشسور شيرين هانتر: مسئله اصلي اين است که اروپا به خاطر ايران نمي خواهد منافع اقتصادي خود را در آمريکا به خطر بيندازد اما «جاناتان تيرون» تحليلگر شبکه خبري بلومبرگ در اين رابطه مي گويد: واکنشهاي اتحاديه اروپا به اقدامات آمريکا عليه برجام و ايران، بيشتر در حد ژستهاي سياسي، برگزاري نشست و صدور بيانيه در حمايت از برجام بوده است. آنها در زمينه اتخاذ سياستهايي که بتوانند فشار تحريمهاي آمريکا عليه ايران را کاهش دهند، کُند عمل کردهاند. در تابستان گذشته اروپا نسخه جديدي از قوانين مسدودسازي را براي مقابله با تحريمهاي ثانويه آمريکا رونمايي کرد. قوانين مسدودسازي به شرکتهاي اروپايي اجازه ميدهند که در صورت مواجه شدن با تحريمهاي ثانويه آمريکا به دليل تجارت با ايران، به دادگاههاي اروپايي شکايت کرده و طلب خسارت کنند. اما اين قوانين نيز هنوز به مرحله اجرا نرسيدهاند.
در ادامه اروپاييها يک ساز و کار مالي موسوم به «اينستکس» را بهمنظور تسهيل تجارت با ايران تعريف کردند اما اين ساز و کار ملي نيز با وجود گذشت چند ماه از راهاندازي آن، هنوز عملياتي نشده است. اروپا ميتواند از اينستکس براي تقويت صادرات نفت ايران و يا بهمنظور مشارکت در برنامههاي نفت در برابر کالا -که قبلاً در مورد آن با روسيه مذاکراتي صورت گرفته است- استفاده کند. اما برداشتن چنين گامهايي منوط به اين است که اتحاديه اروپا جسارت بيشتري به خرج دهد و آماده عبور از بزرگترين شريک تجاري خود يعني آمريکا باشد.
اتحاديه اروپا هنوز هم فاقد يک راهبرد منسجم براي تبديل کردن لفاظيهاي خود [در مورد آمريکا] به سياستهاي قابل اجراست. از طرفي درهم تنيدگي عميق اقتصاد اروپا و آمريکا بدين معناست که سياستگذاران اروپايي با ريسک واکنش شديد شرکتهايي که نميخواهند مجبور به انتخاب از بين دو گزينه ايران و آمريکا شوند، مواجه هستند.
زيرساختهاي ناقص کشورهاي اروپايي در حوزههاي دفاعي و امنيتي نيز باعث شده است که آنها در اين حوزهها وابستگي زيادي به آمريکا داشته باشند. تهديدهايي که اتحاديه اروپا از جانب روسيه و چين احساس ميکند نيز باعث افزايش اختلافنظرهاي اقتصادي و ژئوپليتيکي بين اعضاي اين اتحاديه شده است. با توجه به اين موارد، بايد گفت اتحاديه اروپا قادر نيست به انسجام لازم براي ايستادگي در برابر بزرگترين متحد کنوني خود دست پيدا کند.
نکته پاياني آنکه، عملکرد اروپايي ها هم در مورد توافق ابتدايي هسته اي در دهه ۱۳۸۰ و هم در خصوص برجام حکايت از بدعهدي آنها دارد. در اين ميان اروپا تا اينجاي کار حاضر نشده اقدام مثبت و قابل قبولي براي متقاعد کردن تهران براي ادامه حضور در برجام انجام دهد و در اين ميان بجاي آنکه فشار در بروکسل افزايش بيابد تا از توافقي مهم حفاظت شود، فرانسه به ايران مهلتي ۱ ماهه مي دهد تا با طرح «امانوئل ماکرون» رئيس جمهور اين کشور، براي حفظ برجام موافقت کند.
هم عملکرد اروپا و هم عملکرد آمريکا از ارديبشهت ماه سال گذشته يعني زمان خروج ترامپ از برجام، نشان داده تهران به هيچ وجه نمي تواند به وعده هاي طرف غربي اعتماد کند و بروکسل براي متقاعد کردن ايران براي ادامه حضور در برجام بايد دست به کار شده و هزينه اي مرتبط با آن را برعهده بگيرد.
مهر